جملات و اصطلاحات روزمره زبان انگلیسی در مورد بازی شطرنج
Chess
بخش جملات و اصطلاحات روزمره زبان انگلیسی یکی از خدمات رایگان دیگر Hot-English است که به ارائه مهمترین لغات و اصطلاحات زبان انگلیسی در قالب جملات کاربردی می پردازد. این بخش که در قالب دروس آموزشی دو زبانه فارسی- انگلیسی، مباحث اساسی و مورد نیاز زبان آموزان را ارائه می کند، پس از شروع با استقبال بسیار زیادی همراه بود و تا کنون 82 درس از این دروس بر روی سایت قرار گرفته است. در بخش جملات روزمره زبان انگلیسی، زبان آموز خود را در موقعیت و مکان های متنوعی در نظر می گیرد و سعی در ساخت جمله می کند. روش یادگیری و تمرین، به این صورت است که زبان آموز ابتدا جملات فارسی مرتبط با موضوع را می خواند، سپس باید سعی کند تا جمله انگلیسی مورد نظر را در ذهن خود شکل دهد و پس از آن جمله ساخته شده را با جمله ای که در متن آمده مقایسه خواهد نمود. فرآیند یادگیری را از فارسی به انگلیسی تمرین کنید و جملات را صرفا از انگلیسی به فارسی ترجمه نکنید، شما باید جملات را خود بسازید تا بتوانید سریع تر مکالمه کنید. این روش سبب می شود تا زبان آموز علاوه بر افزایش دایره لغات زبان انگلیسی، مهارت لازم در زمینه ساخت جمله و مکالمه زبان انگلیسی را کسب نماید. از آنجا که تمامی این جملات از ضروری ترین و کاربردی ترین مباحث روزمره انگلیسی است، پیشنهاد می شود هر یک از دروس چندین بار تکرار شوند تا جایی که جملات به سرعت در ذهن نقش گیرد.
در این پست جملات ضروری و رایج انگلیسی در مورد بازی شطرنج، مهره ها، حرکت ها، کیش دادن و ... ارائه شده است.
1- من شطرنجم خوب نیست.
I am hopeless/bad at playing chess.
2- باشه، من با مهره های سیاه بازی می کنم.
Ok, I will play the black pieces.
3- شاه را فقط یک خانه می توانی حرکت بدهی.
you can only move the king a space.
4- حرکت کردی؟
Have you moved?
5- نوبت تو است که حرکت کنی.
It’s your move.
6- من وزیرش را گرفتم و او هم قلعه مرا گرفت.
I took her queen and then she took my rook.
7- به زودی تو را کیش می کنم.
I will put you in check soon.
8- می توانی وزیر را بیاوری جلو شاه تا از کیش خارج شوی.
You can get out of check by moving your queen in front of the king.
9- باید اسب یا فیل را حرکت بدهی.
You have to move either the knight or the bishop.
10- این سرباز را می گیرم و کیش مات.
And here I take this pawn and you are checkmate.
11- فکر کنم پات باشد.(مساوی شدیم).
I guess we are stalemate.
12- معمولاً در شطرنج مرا می برد.
He usually beats me at chess.
13- در شطرنج کسی حریف او نیست.
No one can match her at chess.
14- بهتره برویم. دارند در پارک را می بندند.
we had better leave now. They are closing the gate now.